کد مطلب:274759 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:258

زیارت شهدا
به اسنادمان از جدم ابی جعفر محمد بن حسن طوسی [رحمه الله علیه] روایت شدیم. گفت: شیخ ابو عبدالله محمد بن احمد بن عیاش ما را حدیث كرد. گفت: شیخ پرهیزگار ابومنصور بن عبدالمنعم بن نعمان بغدادی [رحمه الله علیه] مرا حدیث كرد. گفت: از ناحیه - مقدسه - در سال 252 به دست شیخ محمد بن غالب اصفهانی در هنگام وفات پدرم [رحمه الله علیه] خارج گردید، در حالی كه من نوجوان بودم و نوشتم كه به من در زیارت مولایم ابی عبدالله علیه السلام و زیارت شهدا اجازه فرما. پس از حضور حضرتش برایم خارج گردید:



[ صفحه 25]



بنام خدای بخشنده بخشایشگر هر گاه خواستی شهدا رضوان الله علیهم را زیارت كنی نزد [پائین] پاهای حسین علیه السلام بایست، و آنجا قبر علی بن الحسین صلوات الله علیهما می باشد. پس رویت را به طرف قبله كن. پس آنجا مكان و محدوده شهدا است، و به علی بن الحسین علیه السلام اشاره كن و بگو:

[1] سلام بر تو ای اولین كشته از نسل بهترین فرزند از سلاله ابراهیم خیل، درود خدا بر تو و بر پدرت باد، آنگاه كه درباره تو گفت: خدا بكشد قومی را كه تو را كشت. ای پسرم چه چیز ایشان را بر (خدای) بخشنده و به بریدن حرمت رسول جری نمود. بر دنیا پس از تو نابودی باد. گوئی كه من [می بینم] كه تو در پیش روی او (حسین علیه السلام) جنگیدی و به دشمنان گفتی: من علی فرزند حسین بن علی هستم. و ما به خانه خدا سوگند كه به پیامبر شایسته تریم.



[ صفحه 27]



شما را با نیزه می زنم تا اینكه خم شود. (و) بر شما شمشیر را فرود می آورم، (و) از پدرم حمایت می كنم. (ضربتی فرود می آورم آن هم) ضربت زدن جوان هاشمی عرب (سیرت)، بخدا سوگند فرزند پدر ناشناخته، درباره ما نمی تواند فرمان براند. تا اینكه مرگت فرا رسید و مالك (وجود)ات را دیدار كردی. گواهی می دهم كه تو بر خدا و رسولش شایسته تری می باشی. و همانا تو فرزند رسولش و پسر حجت و امین او هستی، خدا نسبت به تو در باره قاتلت مره بن منقذ بن نعمان عبدی حكم نماید. خدا بر او نفرین فرستد و خوار نماید و تمام كسانی كه در كشتن تو با او همراهی كردند. و بر علیه تو او را یاری كردند (نفرین فرستد). و خدا ما را از كسانی قرار دهد كه ترا دیدار می كنند و با تو دوستی می نمایند و با نیایت و پدرت و عمویت و برادرت و مادر مظلومت (فاطمه زهرا) دوستی و همنشینی می كنند. و به سوی خدا از كشندگانت بیزاری می جویم. و از خدا دوستی و همنشینی با تو را در خانه جاودانگی درخواست می كنم. و به سوی خدا از دشمنانت، همان كافران تكذیب كننده بیزاری می جویم. سلام و آسایش و رحمت و بركتهای خدا بر تو باد.

[2] سلام بر عبدالله بن حسین، كودك شیرخوار تیر خورده به زمین افتاده به خون غلتیده، (كه) خونش بسوی آسمان بالا رفته و در آغوش پدرش به وسیله تیر ذبح شده است



[ صفحه 29]



خدا تیرانداز به او پژمرده كننده اش حرمله بن كاهل اسدی را لعنت كند.

[3] سلام بر عبدالله فرزند امیر مومنان، گرفتار به بلا و آزمایش، و نداگر به ولایت و حاكمیت (برادرش و خاندانش) در پهنه كربلا، كه از پیش رو و پشت سر به وسیله دشمنان بر او زخم وارد شده (بود) خدا قاتل او هانی بن ثبیت حضرمی را لعنت كند.

[4] سلام بر عباس فرزند امیر مومنان، كه به جانش برادرش را همیاری و كمك كننده (بود و) از امروزش برای فردایش بهره ها برد، (آن) فدا كننده (خود برای امامش) و نگاهبان شتابگر به سوی او با (مشك) آبش، (كه) دو دستش بریده شده، خدا قاتلانش یزید بن وقاد، و حكیم بن طفیل طائی را لعنت كند.

[5] سلام بر جعفر فرزند امیر مومنان شكیبای بر نفس اش و حسابگر (كردارهایش)، و به تنهائی از زادگاههای (خویش) دور شده، تسلیم جنگ شده پیشتازی در ستیز گرفته، (كه) به خاطر زیادی دشمنان و مردمان حمله ور بر او شكست خورده است. خدا قاتلش هانی بن ثبیت حضرمی را لعنت كند.

[6] سلام بر عثمان فرزند امیر مومنان همنام عثمان بن مظعون، خدا تیرزنندگانش خولی بن یزید اصبحی ایادی و ابانی دارمی را لعنت كند.



[ صفحه 31]



[7] سلام بر محمد فرزند امیر مومنان كشته شده به وسیله ابانی دارمی كه خدا او را لعنت كناد و عذاب دردناك را بر او بیفزاید، و درود و توجه خدا بر تو ای محمد و بر اهل بیت شكیبایت.

[8] سلام بر ابی بكر فرزند حسن [پاكیزه دوستدار خدا]، كه به وسیله (سه شعبه) كه از كمان رها شده باشد، تیر خورده است. خدا قاتلش عبدالله بن عقبه غنوی را لعنت كند.

[9] سلام بر عبدالله فرزند حسن بن علی [پاكیزه] خدا قاتلش و تیرانداز به او حرمله بن كاهل اسدی را لعنت كند.

[10] سلام بر قاسم فرزند حسن بن علی (آنكه) جثه اش ضربت خورده و ابزار جنگی اش به تاراج رفته، آنگاه كه عمویش حسین (علیه السلام) را فرا خواند، عمویش بسان عقاب تیز پرواز بسوی او شتافت، و مردم را از كنار او دور كرد، و خود را به او رسانید، در حالی كه او - قاسم - پاهایش را (از شدت زخمها) به زمین می كشید. و حسین علیه السلام می فرمود: گروهی كه ترا كشتند (همانانی كه) در روز قیامت نیایت و پدرت با ایشان دشمنی می كنند را خدا از رحمت خویش دورشان كناد. سپس فرمود: به خدا سوگند بر عمویت گران است كه تو او را بخوانی ولی او



[ صفحه 33]



ترا جواب نگوید، یا بسوی تو آید و به تو رو كند، در حالی كه تو كشته شده و مورد حمله قرار گرفته (باشی). پس (این شتافتن عمویت بسوی تو) در روزی كه ستم كنندگان به او زیاده شده و یاری كننده اش اندك می باشد، ترا سود نمی بخشد. خدا در روزی كه شما دو نفر را گرد هم می آورد، مرا همراه شما دو نفر قرار دهد و مرا در سكونت گاه شما ساكنم گرداند، و خدا كشنده ات عمرو بن سعد بن نفیل ازدی را لعنت كند و به دوزخ افكند و برایش عذابی دردناك آماده كند.

[11] سلام بر عون فرزند عبدالله بن جعفر [پرواز كننده در بهشت ها]، همراه و همگام ایمان، همسفر با خویشان، نصیحت گر برای (خدای) بخشنده، همتای مثانی و قرآن، خدا قاتلش عبدالله بن قطبه نبهانی را لعنت كند.

[12] سلام بر محمد فرزند عبدالله بن جعفر شهودگر جایگاه پدرش، دنبال رو برادرش و نگاهدارش به وسیله بدنش، خدا قاتلش عامر بن نهشل تمیمی را لعنت كند.

[13] سلام بر جعفر بن عقیل، خدا قاتلش (و تیرانداز به او) بشر بن خوط همدانی را لعنت كند.

[14] سلام بر عبدالرحمن بن عقیل، خدا قاتلش و



[ صفحه 35]



به او) بشر بن خوط همدانی را لعنت كند.

[14] سلام بر عبدالرحمن بن عقیل، خدا قاتلش و تیرانداز به او عمر بن خالد بن اسد جهنی را لعنت كند.

[15] سلام بر كشته شده فرزند كشته شده، عبدالله بن مسلم بن عقیل و خدا قاتلش عامر بن صعصعه را لعنت كند و گفته شده اسد بن مالك.

[16] سلام بر ابی عبدالله فرزند مسلم بن عقیل و خدا قاتلش و تیرانداز به او عمرو بن صبیح صیداوی را لعنت كند.

[17] سلام بر محمد فرزند ابیب سعید بن عقیل و خدا قاتلش لقیط بن ناشر جهنی را لعنت كند.

[18] سلام بر سلیمان غلام حسین بن امیر المومنین و خدا قاتلش سلیمان بن عوف حضرمی را لعنت كند.

[19] سلام بر قارب غلام حسین بن علی.

[20] سلام بر منجح غلام حسین بن علی.

[21] سلام بر مسلم بن عوسجه اسدی، همان گوینده به حسین (علیه السلام) آنگاه كه حضرتش به او اجازه بازگشت داد: آیا ما از تو روی برتابیم و برای خدا در بجا نیاوردن حق



[ صفحه 37]



تو چه بهانه ای بیاوریم، نه بخدا سوگند (روی برنتابم) تا اینكه نیزه ام را در سینه هایشان خرد كنم، و تا آنگاه كه این شمشیر در دستم باشد، آنرا بر ایشان می كوبم، و از تو جدا نمی شوم. و اگر اسلحه ای نداشته باشم تا به وسیله آن با ایشان كارزار كنم، به آنها سنگ پرتاب می كنم. و از تو جدا نمی شوم تا اینكه همراه تو بمیرم. و تو اول كسی هستی كه جانش را بفروخت، و اولین شهید از شهیدان خدا هستی كه پیمان خویش را به انجام رسانیدند. پس به خدای كعبه كه رستگار شدی. خدا به پایداریت و كمكت بر امام خود پاداش فراوان دهاد، هنگامی كه (حضرتش) به سوی تو آمد و تو به زمین افتاده بودی. پس فرمود: خدا ترا ای مسلم بن عوسجه رحمت كناد و (این آیه) را قرائت كرد: و از ایشان كسانی هستند كه پیمان خویش را به انجام رسانیدند، و از ایشان گروهی هستند كه چشم انتظارند و چیزی را بجای آن دگرگون نمی كنند. (سوره احزاب آیه 23) خدا شركت كنندگان در كشتنت عبدالله ضبابی و عبدالله بن خشكاره بجلی را لعنت كند.

[22] سلام بر سعد بن عبدالله حنفی گوینده به حسین (علیه السلام) در هنگامی كه به او در بازگشتن اجازه داد:



[ صفحه 39]



ترا رها نمی كنیم تا این كه خدا بداند كه همانا ما پنهانی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را در حق تو پاس داشته ایم. به خدا سوگند اگر بدانم كشته می شوم، سپس زنده می شوم، سپس به آتش سوزانیده می شوم، سپس در هوا پراكنده می شوم، و این كار را هفتاد مرتبه با من انجام می دهند، از تو دست نمی كشم تا اینكه مرگم در پیش رویت فرا رسد. و چرا این كار را نكنم در حالی كه این یك بار مردن یا كشته شدن است. و سپس (بعد از آن) كرامتی است كه برای آن نهایتی نیست. پس مرگت را دیدار كردی و امامت را یاری نمودی، و در خانه همیشگی از سوی خدا كرامت (بیكران) را ملاقات كردی. خدا ما را در زمره شهادت خواهان با شما برانگیزد، و دوستی و همراهی شما را در اعلی علیین روزیمان فرماید.

[23] سلام بر بشر بن عمر حضرمی، خدا به خاطر سخنت كه به حسین (علیه السلام گفتی) پاداش فراوان ارزانی فرماید، در حالی كه در بازگشتن به تو اجازه داده بود: اگر از تو روی برتابم، حیوانات درنده مرا زنده زنده بخورند. و (من) از تو اجازه سواری برای برگشت بگیرم و ترا با كمكی یاوران خوارت نمایم؟ این كار ابدا نخواهد شد.

[24] سلام بر یزید بن حصین همدانی مشرقی قاری



[ صفحه 41]



(قرآن)، (دشمن را) به زمین زننده.

[25] سلام بر عمران بن كعب انصاری.

[26] سلام بر نعیم بن عجلان انصاری.

[27] سلام بر زهیر بن قین بجلی گوینده به حسین علیه السلام در حالی كه در بازگشتن به او اجازه فرموده بود: نه بخدا سوگند این كار نخواهد شد. آیا فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را گرفتار و اسیر در دست دشمنان رها كنم، و من رهائی یابم؟ خدا این روز را بر من نیاورد.

[28] سلام بر عمر بن قرطه انصاری.

[29] سلام بر حبیب بن مظاهر اسدی.

[30] سلام بر حر بن یزید ریاحی.

[31] سلام بر عبدالله بن عمیر كلبی.

[32] سلام بر نافع بن هلال بجلی مرادی.

[33] سلام بر انس بن كاهل اسدی.

[34] سلام بر قیس بن مسهر صیداوی.



[ صفحه 43]



[35-36] سلام بر عبدالله و عبدالرحمان فرزندان عروه بن حراق غفاری.

[37] سلام بر جون غلام ابی ذر غفاری.

[38] سلام بر شبیب بن عبدالله نهشلی.

[39] سلام بر حجاج بن یزید سعدی.

[40 و 41] سلام بر قاسط و كرش فرزندان زهیر تغلبی.

[42] سلام بر كنانه بن عتیق.

[43] سلام بر ضرغامه بن مالك.

[44] سلام بر جوین بن مالك ضبعی.

[45] سلام بر عمرو بن ضبیعه ضبعی.

[46] سلام بر زید بن ثبیت قیسی.

[47 و 48] سلام بر عبدالله و عبیدالله فرزندان یزید بن ثبیت قیسی.

[49] سلام بر عامر بن مسلم.



[ صفحه 45]



[50] سلام بر قعنب بن عمرو نمری.

[51] سلام بر سالم غلام عامر بن مسلم.

[52] سلام بر سیف بن مالك.

[53] سلام بر زهیر بن بشر خثعمی.

[54] سلام بر زید بن معقل جعفی.

[55] سلام بر حجاج بن مسروق جعفی.

[56 و 57] سلام بر مسعود بن حجاج و فرزندش.

[58] سلام بر مجمع بن عبدالله عائدی.

[59] سلام بر عمار بن حسان بن شریح طائی.

[60] سلام بر حیان بن حارث سلمانی ازدی.

[61] سلام بر جندب بن حجر خولانی.

[62] سلام بر عمر بن خالد صیداوی.

[63] سلام بر سعید غلام او (عمر بن خالد صیداوی).

[64] سلام بر یزید بن زیاد بن مظاهر كندی.



[ صفحه 47]



[65] سلام بر زاهر غلام عمرو بن حمق خزاعی.

[66] سلام بر جبله بن علی شیبانی.

[67] سلام بر سالم غلام بنی مدینه كلبی.

[68] سلام بر اسلم بن كثیر ازدی.

[69] سلام بر قاسم بن حبیب ازدی.

[70] سلام بر عمر بن جندب حضرمی.

[71] سلام بر ابی تمامه، عمر بن عبدالله صائدی.

[72] سلام بر حنظله بن اسعد شیبانی.

[73] سلام بر عبدالرحمن بن عبدالله بن كدر ارحبی.

[74] سلام بر عمار بن ابی سلامه همدانی.

[75] سلام بر عابس بن شبیب شاكری.

[76] سلام بر شوذب غلام شاكر.

[77] سلام بر شبیب بن حارث بن سریع.

[78] سلام بر مالك بن عبدالله بن سریع.



[ صفحه 49]



[79] سلام بر زخمی اسیر گرفتار سوار بن ابی حمیر فهمی همدانی.

[80] سلام بر زخمی همراه او عمرو بن عبدالله جندعی. سلام بر شما ای بهترین یاران، سلام بر شما به خاطر آنچه شكیبائی ورزیدید. پس چه نیكو جایگاه و خانه آینده ای دارید. خدا شما را در جایگاه نیكان سكنا دهد، و شهادت می دهم كه خدا پرده را از (برابر دیدگان) شما برداشته و برایتان فرش و بستر گسترده است، و برای شما عطا و بخشش فراوان داده است. و شما از حق درنگ نكرده اید، و شما بر ما پیش افتاده اید. و ما - می خواهیم - با شما در خانه همیشگی همنشین و همراه باشیم. و سلام و رحمت و بركات خدا بر شما باد.



[ صفحه 50]



بررسی در مورد انتساب این زیارت شریف به امام زمان علیه السلام آقای محمد مهدی شمس الدین در كتاب انصار الحسین علیه السلام تحقیقی كرده اند كه ما گزیده ای از آنرا به نقل از ترجمه این كتاب بنام شهیدان كربلا در اینجا می آوریم: علامه مجلسی رضوان الله علیه بر این زیارتنامه شرحی آورده است: این زیارت را شیخ مفید و سید بن طاوس در زیارات خود آورده اند، بدون این كه اشاره ای به زیارت عاشورا كرده باشند، و نویسنده مزار الكبیر گفته است: زیارت شهدا رضوان الله علیهم در روز عاشورا را، شریف ابوالفتح محمد بن محمد جعفری ادام الله عزه به نقل از عماد الدین محمد بن ابی القاسم طبری به نقل از شیخ ابوعلی حسن بن محمد طوسی به من گفت: و نیز شیخ ابو عبدالله حسین بن هبه الله بن ربه به نقل از شیخ ابوعلی به نقل از پدرش ابو جعفر طوسی به نقل از شیخ محمد بن احمد بن عیاش و دیگران گفته اند، كه به این دلیل در زیارات مطلقه



[ صفحه 51]



آورده ایم كه در اخبار، آنرا اختصاص به وقت معین و مشخصی نداده اند. و بدان كه در تاریخ خبر، اشكالی وجود دارد، زیرا چهار سال قبل از ولادت حضرت حجت علیه السلام نقل گردیده است، و احتمال دارد كه تاریخ آن سال دویست و شصت و دو بوده و یا آنكه در زمان امام حسن عسكری علیه السلام صادر شده باشد. (بحار الانوار، چاپ جدید، جلد 101 صفحه 274(سپس نویسنده كتاب، با بررسی در سلسله سند زیارت می گوید كه: و این سند، همانطور كه ملاحظه می شود به ابن عیاش خاتمه می پذیرد، و دو شخص نامعلوم دیگر، ابومنصور، و محمد بن غالب (در این سلسله هستند). پس زیارت از نقطه نظر سندیت ضعیف و سست است. (پایان سخن كتاب انصار الحسین علیه السلام). در اینجا تذكر چند نكته ضروری است:

1- بزرگانی چون، شیخ مفید، سید بن طاوس، شیخ ابوجعفر محمد بن حسن طوسی رضوان الله علیهم این دعا را منتسب به ناحیه مقدسه دانسته اند، و آنرا نقل نموده اند و علامه مجلسی (ره) در كتاب بحارالانوار این دعا را در بخش ادعیه ماثوره از امام زمان علیه السلام نقل كرده است، و علمای متاخر نیز آنرا



[ صفحه 52]



منتسب به حضرت بقیه الله الاعظم حجه بن الحسن علیهما السلام دانسته اند، و این خود دلیل اجماعی بر انتساب این دعا به امام زمان علیه السلام است.

2- به صرف وجود ضعف در رجال سند حدیث، نمی توان حدیث را طرح نمود و آنرا بی بهره دانست، و چه بسیار روایاتی وجود دارد كه محدثان امامیه قدس سرهم بدان اعتماد كرده و نقل نموده اند، و حتی بر اساس آن فتوا داده اند، در حالی كه بر اساس مبانی متاخران ضعف سند در آنها وجود دارد. چرا كه حدیث صحیح بر مبنای متقدمان با حدیث صحیح بر مبنای متاخران متفاوت است. به هر جهت نقل محدثان امامیه با توجه به دقت نظر آنان و نزدیكیشان به عصر صدور حدیث و حتی هم عصری آنان با نواب اربعه درجه اعتماد را نسبت به منقولات آنان بالا می برد.

3- لزوم بررسی دقیق سلسله سند حدیث در صدور احكام فقهیه می باشد، و آن هم در واجبات و محرمات، و بر اساس قاعده اصول عملیه میان فقها تسامح در ادله سنن وجود دارد، و فقهای امامیه در بررسی سند روایات مستحبات بنابر برخی اجازات متخذ از روایات، با دیده تسامح برخورد كرده اند. و نیز روش بزرگان محدثان در كتب دعا نوعا بر این است كه گاه نام معصوم علیه السلام را هم نقل نكرده اند، چه رسد به سلسله سند آن، و وجود دعاهائی كه بدین گونه كه سلسله سندشان نقل شده



[ صفحه 53]



باشد، محدود است.

4- بر مبنای روایت نقل شده از حضرت صادق علیه السلام كه فرمودند: كلمات ما را به دیگران از ما امامان می توانید نسبت دهید. لذا اگر در واقع این زیارت از امام حسن عسكری علیه السلام نیز صادر شده باشد، بر اساس فرمایش حضرت صادق علیه السلام ما اجازه داریم آنرا به امام زمان علیه السلام نیز انتساب بدهیم.



[ صفحه 55]